به گزارش مشرق، فروردین سال گذشته جسد مرد میانسالی در بیابانهای اطراف ورامین پیدا شد. این مرد با ضربه جسم سخت بر سرش، جانش را از دست داده بود و خونریزی شدیدی هم در ناحیه سر و گردنش اتفاق افتاد بود. با انتقال جسد به پزشکی قانونی و آغاز تحقیقات، مشخص شد شب قبل از حادثه گزارشی به مأموران رسیده مبنیبر اینکه مردی به نام محمد گم شده است. خانواده محمد با حضور در پزشکی قانونی جسد را شناسایی و تأیید کردند جسد متعلق به پدرشان است.
بررسی صحنه جرم نشان میداد این مرد در پی یک درگیری شدید به قتل رسیده و ضارب کینه شدیدی از مقتول داشته است. وقتی زندگی خانوادگی محمد مورد بررسی قرار گرفت، مشخص شد او با پسرش مهران، اختلاف شدیدی داشته است.
خانواده مهران به مأموران گفتند مدتی بود پدر و پسر بر سر مسائل مالی با هم درگیر میشدند و آخرین بار هم مهران به پدرش گفتهبود تلافی میکند. به این ترتیب مهران بازداشت شد. او در ابتدا منکر همه چیز شد اما بعد اعتراف کرد با همکاری دوستش سعید، مرتکب قتل شدهاست. او گفت: من و پدرم خیلی با هم اختلاف داشتیم هرکاری میخواستم بکنم پدرم با من مخالفت میکرد و میگفت حقنداری اینکار را بکنی.
دوست داشت من را زیر سلطه خودش نگه دارد. به پدرم گفتم حالا که نمیگذاری من کار کنم باید به من پول بدهی؛ میدانستم یک چک هفت میلیونتومانی دارد، آن را در جیب شلوارش دیده بودم، گفتم باید چک را به من بدهی قبول نکرد؛ گفت پول برای خودم است و تو به اندازه کافیداری درحالیکه خودش میدانست من چون کار نمیکنم پول هم ندارم.
متهم گفت: سر این مسائل خیلی با هم درگیری داشتیم. از طرفی یکی از دوستانم به پدرم ٧٠ میلیون تومان بدهکار بود و من میدانستم که او قصد دارد این پول را به پدرم ندهد. چون پدرم خیلی فرد خسیسی بود، نمیتوانست از این پول بگذرد بههمیندلیل به دوستم گفتم کمکش میکنم تا از پدرم انتقام بگیرد و تصمیم گرفتیم با هم همکاری بکنیم.
شب قرار شد دوستم با پدرم تماس بگیرد و بگوید میخواهد در مورد نحوه پرداخت بدهی صحبت کند، پدرم پذیرفت که سرِ قرار حاضر شود. جایی که آنها قرار گذاشتهبودند منطقه بسیار خلوتی بود؛ من هم سرِ قرار رفتم البته بدون اینکه پدرم متوجه شود. وقتی دوستم با پدرم سرِ صحبت را باز کرد با کلنگی که دوستم آورده بود ضرباتی به پدرم زدم که همانجا جانش را از دست داد.
متهم گفت: بعد به خانه برگشتم و دیگر چیزی نگفتم. به پلیس هم گزارش دادیم پدرمان گمشده است.
با توجه به اعترافات این جوان و دوستش سعید وبهدست آمدن سایر مدارک موجود در پرونده، کیفر خواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری شماره یک استان تهران، ارسال شد. روز گذشته در جلسه رسیدگی بعد از اینکه نماینده دادستان کیفرخواست علیه دو متهم را خواند، خواستار مجازات قانونی برای هر دوی آنها شد. اولیایدم در جایگاه قرار گرفته و درخواست صدور حکم قصاص کردند.
سپس نوبت به مهران رسید او اتهام قتل پدرش را انکار کرد و گفت: من کاری نکردم و هرچه گفتهام دروغ بود؛ چون مأموران من را بازداشت کرده بودند و میگفتند حتما باید اعتراف کنم. متهم گفت: من نمیدانم پدرم چطور کشته شد. شب قبل از پیدا شدن جسدش او به طور ناگهانی گم شد و ما هم به مأموران خبر دادیم بعد هم فردای آن روز به ما گفتند جسد پدرم پیدا شدهاست. البته قبول دارم با پدرم اختلافاتی داشتم اما این اختلافات آنقدر جدی نبود که بخواهم او را بکشم. من اینکار را نکردم و همه اعترافاتم دروغ است. من از نحوه مرگ او خبر ندارم و آنچه گفتهام، یافتههایم از گفتههای مأموران بودهاست.
سپس متهم ردیف دوم در جایگاه حاضر شد او نیز اتهام را رد کرد و گفت: من اصلا نمیدانم چرا بازداشتم کردند. من به مقتول نه بدهکار بودم و نه اینکه او را به قتل رساندهام چیزی که در مورد من گفته شده دروغ است. اعترافات دیگرم هم واقعیت ندارد.
سپس وکلای متهمان در جایگاه حاضر شدند و دفاعیات خود را مطرح کردند. با پایان جلسه رسیدگی، هیأت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.
بررسی صحنه جرم نشان میداد این مرد در پی یک درگیری شدید به قتل رسیده و ضارب کینه شدیدی از مقتول داشته است. وقتی زندگی خانوادگی محمد مورد بررسی قرار گرفت، مشخص شد او با پسرش مهران، اختلاف شدیدی داشته است.
خانواده مهران به مأموران گفتند مدتی بود پدر و پسر بر سر مسائل مالی با هم درگیر میشدند و آخرین بار هم مهران به پدرش گفتهبود تلافی میکند. به این ترتیب مهران بازداشت شد. او در ابتدا منکر همه چیز شد اما بعد اعتراف کرد با همکاری دوستش سعید، مرتکب قتل شدهاست. او گفت: من و پدرم خیلی با هم اختلاف داشتیم هرکاری میخواستم بکنم پدرم با من مخالفت میکرد و میگفت حقنداری اینکار را بکنی.
دوست داشت من را زیر سلطه خودش نگه دارد. به پدرم گفتم حالا که نمیگذاری من کار کنم باید به من پول بدهی؛ میدانستم یک چک هفت میلیونتومانی دارد، آن را در جیب شلوارش دیده بودم، گفتم باید چک را به من بدهی قبول نکرد؛ گفت پول برای خودم است و تو به اندازه کافیداری درحالیکه خودش میدانست من چون کار نمیکنم پول هم ندارم.
متهم گفت: سر این مسائل خیلی با هم درگیری داشتیم. از طرفی یکی از دوستانم به پدرم ٧٠ میلیون تومان بدهکار بود و من میدانستم که او قصد دارد این پول را به پدرم ندهد. چون پدرم خیلی فرد خسیسی بود، نمیتوانست از این پول بگذرد بههمیندلیل به دوستم گفتم کمکش میکنم تا از پدرم انتقام بگیرد و تصمیم گرفتیم با هم همکاری بکنیم.
شب قرار شد دوستم با پدرم تماس بگیرد و بگوید میخواهد در مورد نحوه پرداخت بدهی صحبت کند، پدرم پذیرفت که سرِ قرار حاضر شود. جایی که آنها قرار گذاشتهبودند منطقه بسیار خلوتی بود؛ من هم سرِ قرار رفتم البته بدون اینکه پدرم متوجه شود. وقتی دوستم با پدرم سرِ صحبت را باز کرد با کلنگی که دوستم آورده بود ضرباتی به پدرم زدم که همانجا جانش را از دست داد.
متهم گفت: بعد به خانه برگشتم و دیگر چیزی نگفتم. به پلیس هم گزارش دادیم پدرمان گمشده است.
با توجه به اعترافات این جوان و دوستش سعید وبهدست آمدن سایر مدارک موجود در پرونده، کیفر خواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری شماره یک استان تهران، ارسال شد. روز گذشته در جلسه رسیدگی بعد از اینکه نماینده دادستان کیفرخواست علیه دو متهم را خواند، خواستار مجازات قانونی برای هر دوی آنها شد. اولیایدم در جایگاه قرار گرفته و درخواست صدور حکم قصاص کردند.
سپس نوبت به مهران رسید او اتهام قتل پدرش را انکار کرد و گفت: من کاری نکردم و هرچه گفتهام دروغ بود؛ چون مأموران من را بازداشت کرده بودند و میگفتند حتما باید اعتراف کنم. متهم گفت: من نمیدانم پدرم چطور کشته شد. شب قبل از پیدا شدن جسدش او به طور ناگهانی گم شد و ما هم به مأموران خبر دادیم بعد هم فردای آن روز به ما گفتند جسد پدرم پیدا شدهاست. البته قبول دارم با پدرم اختلافاتی داشتم اما این اختلافات آنقدر جدی نبود که بخواهم او را بکشم. من اینکار را نکردم و همه اعترافاتم دروغ است. من از نحوه مرگ او خبر ندارم و آنچه گفتهام، یافتههایم از گفتههای مأموران بودهاست.
سپس متهم ردیف دوم در جایگاه حاضر شد او نیز اتهام را رد کرد و گفت: من اصلا نمیدانم چرا بازداشتم کردند. من به مقتول نه بدهکار بودم و نه اینکه او را به قتل رساندهام چیزی که در مورد من گفته شده دروغ است. اعترافات دیگرم هم واقعیت ندارد.
سپس وکلای متهمان در جایگاه حاضر شدند و دفاعیات خود را مطرح کردند. با پایان جلسه رسیدگی، هیأت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.